4 پرسشی که باید از کارمندی که در حال ترک شغل است بپرسید
چند ماه پیش یکی از همکاران من در شرکت تصمیم به ترک شغل خود گرفت. البته این چیزی نبود که ما را شوکه کند چون از ابتدا هم به عنوان کارآموز استخدام شده بود و همه میدانستیم که قلب و فکر او درگیر کار کردن در جای دیگری است. من سعی کردم او را به ماندن تشویق کنم و دلایلی هم برایش آوردم که کارساز نبود.
در نهایت وقتی من در یک جلسه کاری بودم، او رفت و حتی فرصت نکردم با او خداحافظی کنم. من بسیار در مورد او فکر کردم. از نبودنش دلگیر هستم ولی واقعا احساس میکنم که تصمیم درستی گرفته است. زیرا معتقدم افراد باید در هر زمینهای دنبال علاقه و شور و اشتیاق خود بروند و مطمئنم او در نهایت در شغلی که علاقه بیشتری به آن دارد، بسیار خوشحالتر است.
به هر حال سوالهایی وجود دارند که اگر فرصتی دوباره پیش میآمد حتما از او میپرسیدم. پاسخ این سوالها از طرف شخصی که در حال ترک شغل خود است در نهایت میتواند جمعبندی خوبی از محیط و فضای حاکم بر کار و اتفاقاتی که منجر به پیشرفت کاری میشود، ارائه دهد. در ادامه تعدادی از این سوالها را با شما در میان میگذارم.
چقدر وظایف شغلی با انتظارات شما هماهنگ بود؟
تحقیقات ما نشان میدهند که ایجاد یک برداشت اولیه دقیق میتواند نیروی محرکه کلیدی در درگیر کردن کارمند با شغلش باشد. بنابراین اولین چیزی که میخواهم بدانم این است که چگونه واقعیتهایی که روزانه در کار اتفاق میافتند، با توصیفی که در روز اول کار به کارمند ارائه دادیم، مطابقت دارد. فهمیدن این موضوع لزوما موجب تغییر ماهیت کار ما در آینده نمیشود اما قطعا به ما کمک میکند که با دقت و کیفیت بهتری روند استخدام کارمندان جدید را انجام دهیم.
آیا احساس میکردید که وظایف کاری شما مطابق با اهداف و علائقتان است؟
شرکت ما در آغاز هر سال یک فرآیند تعیین اهداف را برای خود مشخص میکند و ماهیانه به بررسی نتایج حاصل از آن میپردازد. یکی از موضوعات این فرآیند، پرسیدن این سوال از کارمندان است که آیا وظایف کاری آنها در تضاد با علایقشان است یا در جهت میل باطنی و اهداف آنها. طبق تحقیقات انجام شده، کارمندانی که سابقه کاری بیشتری دارند و به عنوان کارمند دائمی استخدام شدهاند، معمولا نسبت به کارمندان پارهوقت یا قراردادی، صادقانهتر جواب میدهند. جوابهایی که به دست میآید، سرنخهایی را به ما میدهد که بدانیم در فرآیند استخدام چه سوالهای جدیتری باید بپرسیم.
در مورد کارمندی که راجع به او حرف زدیم، جواب از پیش مشخص است. تمایلات او به سمت و سوی کار کردن در زمینه محیط زیست بود که هیچ ارتباطی با حیطه فعالیت ما ندارد. بنابراین تصمیم به ترک شغل او قطعا تصمیم هوشمندانهای بوده است.
آیا ابزار و منابع مورد نیاز را برای انجام وظایف خود دراختیار داشتید؟
این سوال، موضوعات مهمی را روشن میکند. در سالهای اولیه شرکت، من بیشتر تمایل داشتم که خودم مسیر موفقیتم را طی کنم و کارهایم را جلو ببرم. در واقع این گونه احساس راحتی بیشتری میکردم. اما در عمل به این معنی است که عملکرد شرکت در آن سالها ضعیف بوده است. ممکن است واگذار کردن همه مسئولیتهای کار به کارمندان، موجب صرفهجویی در هزینههای شرکت شود اما در واقع تبعات بدی در پی دارد.
این حجم از مسئولیت بدون رسیدن هیچ کمکی از طرف شرکت در نهایت منجر به ترک شغل بسیاری از کارمندان میشود و نباید انتظار داشته باشید که کارها به طور معجزهآسایی موفقیتآمیز جلو برود. فهمیدن این موضوع که کارمندان برای انجام وظایفشان به چه نوع ابزارهای حمایتی نیاز دارند، به کارفرما کمک میکند تا حیطه و محدوده سرمایهگذاری کلان شرکت را در آینده به شکل واضحتری ترسیم کند.
آیا پس از ترک شغل خود اینجا را برای کار به دوستان خود پیشنهاد میدهید؟
در صورت ایجاد یک محیط دوستانه و راحت برای کارمندان، حتی در صورت استعفا و ترک شغل، میتوانید امیدوار باشید که شاید مانند یک مسئول کارگزینی، افراد مناسبی را که نیازدارید به شرکت شما معرفی کنند. کارمندی که راجع به او حرف زدم، یکی از اعضای خوب و با اراده تیم ما بود و اگر شخصی به توصیه او وارد تیم شود من شخصا به او اعتماد میکنم.
در واقع میتوانم امیدوار باشم که هر چند او کار مناسب علایق خودش را در شرکت ما پیدا نکرد ولی به ما و محیط کارمان علاقهمند است و میتواند کارمندان بالقوه بسیاری را که در راستای اهداف تیم ما باشند به ما معرفی کند.
نکته آخر این که هنگام جلسه مصاحبه خروجی چیزی نگویید که نمیتوانید انجام دهید، چون ممکن است آخرین باقیماندههای امید و اعتماد به نفس را در شخصی که در حال ترک شغل خود است نابود کنید.
به خاطر دارم زمانی که در جای دیگری مشغول به کار بودم و تصمیم به ترک شغل خود داشتم، رییسم از من پرسید آیا چیزی وجود دارد که نظر من را عوض کند. من در آن شغل احساس رضایت میکردم ولی حقوق ناچیزی میگرفتم که برای زندگیام کافی نبود. با این سوال رییس، جرقههای از امید در ذهنم روشن شد و گفتم شاید اگر کمی ترفیع شغلی و حقوقی بگیرم، بتوانم به کارم ادامه دهم. او بلافاصله پاسخ داد که این کار امکانپذیر نیست و من را با احساس غوطهور شدن در آب سرد تنها گذاشت.
در نهایت، اگر تیم کاری خوبی دارید و بر خلاف میلتان یکی از همکارانتان قصد ترک شغل خود را دارد، به او فرصت یک مصاحبه خروجی را بدهید تا هم به بینش عمیقتری نسبت به محیط کار و همکاران خود برسید و هم خاطره خوبی در ذهن همکار خود به یادگار بگذارید.
منبع:
https://www.themuse.com/advice/4-things-you-should-ask-an-employee-whos-leaving
دوست داریم نظر شما رو هم در رابطه با این مقاله بدونیم :)