4 کاری که بهتر است در اولین تجربه شغلیتان انجام دهید
اولین تجارب کاری معمولا با کمی ترس و لرز همراه است. وقتی هنوز با کار آشنا نیستیم، نقاط قوت و ضعف خودمان را در محیط کاری نمیشناسیم و حتی سلام کردن به همکارانی که انگار به اندازه سن ما سابقه کار دارند هم میتواند برایمان ترسناک باشد. شاید به خودمان بگویم تمام تلاشمان را میکنیم تا کارمان را خوب یاد بگیریم، سئوال کنیم، تمرین کنیم، خارج از ساعات کاری آموزش ببینیم تا به یک تسلط نسبی در کار برسیم، اما برخلاف وظایف شغلی که تعریف نسبتا مشخصی دارند، روابط بینفردی که در محل کار جریان دارد هیچ قاعده و قانونی ندارد و همیشه ممکن است ما را غافلگیر کنند.
جالب است بدانید که مدیران و افراد شاغل در حوزه منابع انسانی به خوبی میدانند کارجویانی که به کارشان مسلط باشند یا تازه فارغالتحصیلانی که تجربه کاری کمی دارند اما خیلی زود پیشرفت میکنند، همیشه پیدا میشوند. اما یکی از مهمترین ویژگیهایی که باعث میشود آنها بخواهند کارجویی را استخدام کنند یا همکاریشان را با او ادامه بدهند، مهارتهای ارتباطی، انعطافپذیری و گشودگی اوست. بنابراین، از این نکته غافل نشوید که همچنان که هر روز عملکرد شغلیتان را افزایش میدهید، مهارتهای بینفردیتان را هم رشد دهید و با همکارانتان ارتباطی گرم و سازنده برقرار کنید.
در ادامه، به توضیح چهار کاری میپردازیم که به شما کمک میکنند در اولین تجربه شغلیتان تاثیر خوبی از خودتان به جا بگذارید و رشد کنید:
1.تا جایی که میتوانید با همه آشنا شوید
بعد از مدتی که از شروع همکاری شما گذشت، باید اسم همکارانتان را یاد گرفته باشید؛ نه فقط کسانی را که با آنها در ارتباط مستقیم هستید، بلکه اسم همکاران سایر بخشها و سایر طبقات شرکت را هم یاد بگیرید و کمی با آنها آشنا شوید. برقراری چنین ارتباطاتی نشان میدهد که توجه شما به اطرافیانتان سطحی نیست و واقعا به آنها اهمیت میدهید. این نوع آشناییها سنگ بنای خوبی برای اتفاقات حرفهای خوبی مثل پیدا کردن منتور یا حتی ترفیع گرفتن فراهم میکنند.
نکته مهم این است که این آشناییها را به کارکنان و مدیران محدود نکنید و با همه ارتباط برقرار کنید؛ عنوان شغلی تعیین کننده میزان نفوذ افراد نیست؛ حتی منشیها و یا نظافتچیها هم میتوانند درهایی را به روی شما باز کنند که تصورش را هم نمیکردید. البته، این کار از نظر حرفهای و اخلاقی هم کاملا درست است.
2.برای همکارانتان کارهای کوچک انجام دهید
مردم یک چیز را خیلی خوب میدانند: وقتی به کسی لطف کنی، بعدا میتوانی از او لطفی بخواهی! از همان روزهای اول شروع به کار، سعی کنید کارهایی برای برای دیگران انجام دهید و کمکشان کنید؛ لازم نیست کار پیچیده یا سختی انجام دهید، همین که به کمک همکاری بروید که موعد تحویل کارش دیر شده است یا به همکاری که نیاز دارد زودتر از ساعت پایان کار از شرکت خارج شود بگویید که تلفنهایش را جواب میدهید و برایش یادداشت بر میدارید، کافی است. انجام دادن چنین کارهایی باعث میشود نوعی اطمینان و اعتماد بین شما و همکارانتان شکل بگیرد که حتی با سالها کار کردن در کنار هم نمیتوانست به وجود بیاید.
البته، باید بگوییم که گرچه معمولا لطف کردن شما به همکارانتان باعث می شود که آنها هم در مواردی لطف شما را جبران کنند، اما هیچ اطمینانی وجود ندارد که این کار را بکنند. وقتی به همکارتان لطفی میکنید، باید به این دلیل باشد که واقعا میخواهید به او کمک کنید، نه این که منتظر جبران کردن او باشید.
3. باریستا شوید!
مهم نیست شما چای دوست داشته باشید یا قهوه، اما این که بتوانید برای ساعات بعد از ظهر که همکارانتان به سختی چشمهایشان را باز نگه داشتهاند یک قهوه خوش طعم دم کنید، شما را بین آنها فوقالعاده محبوب میکند. این موضوع را جدی بگیرید! ساعات بعد از نهار از جمله زمانهایی هستند که انرژی بدنمان افت میکند و نیاز به هوای تازه یا یک فنجان قهوه داریم تا دوباره سرحال شویم و به کارهایمان برسیم. اگر داوطلبانه بروید و برای همکارانتان قهوه درست کنید، آنها را به شکل غافلگیر کنندهای خوشحال کردهاید. با درست کردن یک فنجان قهوه جایگاه ویژهای بین همکارانتان پیدا میکنید. باور کنید ارتباطی که از طریق قهوه ایجاد شده باشد به این راحتیها از بین نخواهد رفت!
4.برای خودتان یک رفیق کاری پیدا کنید
در هر شغلی که هستید، همیشه فردی وجود دارد که به نوعی همکار، امین و مورد اعتماد شما است؛ این شخص ممکن است در بخش دیگری از شرکت مشغول باشد یا حتی در شرکت یا شهر دیگری کار کند. اما شما دو نفر ظرفیتهای مشابهی دارید و از طریق نوعی همکاری دوجانبه و سودمند، در انجام کارها به یکدیگر کمک میکنید.
بهتر است هرچه زودتر این شخص همکار را پیدا کنید. او همان کسی است که در دقیقه نود به داد شما میرسد و به شما کمک میکند کارهایی را به سرانجام برسانید که از نظر دیگران غیرممکن است. وجود چنین شخصی در زندگیتان میتواند فرصتهایی را برایتان فراهم کند که شاید حتی مدیران اجرایی هم از انجام دادنش عاجز باشند.
تجربهای که از اولین ماههای کاری به دست میآورید به کارفرمایتان نشان خواهد داد که شما چه نوع کارمندی هستید و چه در چنته دارید. سخت کار کردن ممکن است استراتژی خوبی برای رشد کوتاه مدت باشد و توجه دیگران را به شما جلب کند، اما در نهایت، نوع رفتار شماست که حرف اول را میزند و به مدیرانتان نشان خواهد داد که نگهداشتن کارمندی که برخوردی تاثیرگذار و نگرشی مثبت دارد، برای شرکتش یک سرمایهگذاری بلند مدت است.
آیا تا به حال تاثیر این چهار مورد را در کارتان تجربه کردهاید؟
منبع:
https://www.themuse.com/advice/4-todos-for-your-first-year-on-the-job
دوست داریم نظر شما رو هم در رابطه با این مقاله بدونیم :)